صفحه پانزدهم
علم ما بالاتر از علم زمینی است ، در واقع اگر بخواهیم مقایسه کنیم انسانهای زمین هیچ علمی ندارند و در حال بازی هستند ، در روی زمین رد پاهایی از تمدنهای گذشته باقی مانده و درجاهایی آثاری است که اگر در آنها دقت شود اسرار زیادی آشکار خواهد شد ، بعضی از دانشمندان بسیار لجباز و یک دنده هستند و اصرار بر این دارند که اولین و کاملترین خلقت هستند در حالی که اینطور نبوده و نیست آثار باقیمانده از گذشتگان این موارد را تایید می کند ولی آنها قبول ندارند.

کمی که با خودم فکر کردم دیدم آثار زیادی در اطراف ما در مصر ، قاره امریکا ، آسیا و هزاران جای دیگر،  بجا مانده است تا انسان راه های علم را پیدا کند.
رو به هورموس کردم و پرسیدم : شما گفتید راه هایی برای شکست زمان وجود دارد و رودخانه هایی برای دور زدن مکان های مختلف ، چه نشانه هایی از آنها در زمین است؟
هورموس بلند شده بود و در آن تراس قدم می زد و داشت به چیزی فکر می کرد.  بعد از سوال من، به طرف من آمد و در کنار طاق روبروی من ایستاد و گفت : هنوز نوادگانی از خاندان های بزرگ در بین شما زندگی می کنند که سعی در راهنمایی انسان و کمک دارند ولی گروهی مخالف این رویه هستند و با این افراد برخورد می کنند.
پرسیدم : شما دارید موضوع را پیچیده می کنید هرچه داریم جلوتر میرویم مطالب و موضوعات درهم و پیچیده شده اند و من تمرکزم از دست میرود و تا خودم را می خواهم برسانم مطالب از دستم در میرود یک کمی موضوعات را آرام آرام بگو تا من هم بتوانم از لحاظ فکری خودم را برسام .

هورموس لبخندی زد و گفت : راستی میدانی الان کجا هستیم؟
نگاهی به اطراف خودم کردم، چیزی تغییر نکرده بود.  به پشتی تکیه داده بودم و هورموس جلوی رویم نشسته بود و لبخند می زد .
بخودم آمدم، ما در سیاره‌ای دیگر در خارج از منظومه ی شمسی بودیم. چطوری در یک چشم به هم زدن به اینجا برگشتیم.
صدایی در اتاق پیچید :"تا دیدار بعد"
 و من تنها در اتاق نشسته بودم. این یک رویا بود و یا یک سفر، چطور و چگونه چنین چیزی ممکن است.

چیزی ,هایی ,هورموس ,زمین ,هایی برای منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ریمیکس ناب دفتر شعر نهالستان گردو مهندس سعید قاسمی دانلود آهنگ جدید شاد جهان لور آذر فایل خاطرات کوتاه