صفحه بیستم

سفر به چنان جایی آگاهی روحی می خواهد. اگر نتوانستی از آن چشمه بنوشی، حتما لازم نبوده وگر نه حتما از آن می نوشیدی. ولی دیدن آن هم برای شما کم امتیازی نبوده و آن سفر شیرینی برای شما بوده است.
گاهی آدم در افکار خود غرق میشود و نمی داند چه می کند من هم مدتها بود در این فکر بودم که چه چیزی این افکار را هدایت می کند سر در گمی عجیبی بوجود آمده بود این چه رویا و خیالاتی بود که در من پیدا شده بود . مگر امکان پذیر بود انسان در کسری از ثانیه از منظومه شمسی خارج و دوباره برگردد و یا به مکانهایی برود که جزو افسانه ها هستند .

مدتها بود دیگر دچار این رویاها نشده بودم یعنی با هورموس ملاقاتی نداشتم و حدود شش هفت ماهی از او خبر نداشتم و کوچکترین رویایی هم ندیده بودم.
 تا حدودی خیالم راحت شده بود که همه ی آنها یک خواب و خیال بیش نبوده و دیگر تکرار نخواهد شد . در همان حیاط قبلی بودم .

حیاطی که در آن زندگی می کردیم از ساحل زیاد دور نبود و پای پیاده پنج دقیقه راه بود و من تا زمانی که هوای جنوب خوب بود اکثراً برای مطالعه و آرامش روحی به لب ساحل می رفتم و آنجا می نشستم.
 معمولا تنها بودم و گاهی دوستانی داشتم که لب ساحل می آمدند و تمرینات ورزشی میکردند و یا تمرین آواز می کردند.
 آن ساحل، پشت هتل گامرون (هما) بود و خلوت بود و آرامش خوبی داشت.

 

ساحل ,نبوده منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود پروژه مالی حسابداری اینجا همه چی هست دانلود فیلم جدید شرکت مهندس افشار اشپزی فرا دانشجو اطلاعات کامل ساعت مچی ها